در ادامه با بیوگرافی کامل ارژنگ امیرفضلی بازیگر سینما و تلویزیون به همراه عکسهای خانوادگی با پدر و مادر و همسرش به همراه فیلمشناسی ارژنگ امیرفضلی و مهاجرت ارژنگ امیرفضلی و همسر ارژنگ امیرفضلی و علت مهاجرت ارژنگ امیرفضلی و عکس ارژنگ امیر فضلی و همسرش و پدر ارژنگ امیرفضلی و کارن امیرفضلی و ارژنگ امیرفضلی اعتیاد و فرزند ارژنگ امیرفضلی با شما در مجله سلبریتی خواهیم بود.
زندگینامه ارژنگ امیرفضلی و همسرش(Arzhang Amirfazli)
- نام اصلی : ارژنگ امیرفضلی
- متولد : 1 اردیبهشت 1349 تهران
- زمینه فعالیت : تلویزیون و سینما
- پیشه : بازیگر ، نویسنده ، کارگردان ، گرافیک و هنر های تجسمی
- مدرک تحصیلی : گرافیک
- والدین : حسین امیرفضلی
بیوگرافی کامل ارژنگ امیرفضلی
ارژنگ امیرفضلی متولد 1 اردیبهشت 1349 در تهران بازیگر و کارگردان ایرانی است.
ارژنگ امیرفضلی – Arzhang Amirfazli
تحصیلکرده رشته گرافیک می باشد و بیشتر به عنوان یک کمدین شناخته شده است و با حضور در برنامه خندوانه به معروفیت قبلی خود دست یافت. وی پسر حسین امیرفضلی بازیگر می باشد.
سرگذشت دکتر نشدن تا بازیگری
من اول می خواستم بروم تجربی بخوانم. بابام می گفت نه ، من هم می گفتم می خواهم بروم تجربی بخوانم دکتر بشوم. بابام کوتاه آمد گفت خیلی خب ، برو بخوان ، رفتیم سال اول تجربی رد شدیم.
رد که شدم بعد روم نشد به بابام بگویم ، بعد بابام من را گذاشت مدرسه گرافیک ، همه چیز هم از آنجا شروع شد؛ آشنایی با هنر و تئاتر و نقاشی. همان جا با داوود اسدی ، داریوش موفق و امیر غفارمنش تئاتر کار می کردیم و تنها عشقمان هم همین بود.
عکس کودکی ارژنگ امیرفضلی در آغوش مادرش
برپایی نمایشگاه
سال 71 یک نمایشگاه نقاشی گذاشتم ، عمدتا هم تو مایه های سورئال نقاشی می کشیدم؛ دالی و این حرف ها ولی دیدم از این طریق نمی شود پول درآورد رفتم توی شرکت های گرافیکی کار کردم.
عکس کودکی ارژنگ امیرفضلی
نحوه ورود به عرصه هنر
زمستان 71 در یک شرکت گرافیکی کار می کردم که امیر غفارمنش زنگ زد گفت بیا برای یک کار تلویزیونی تست می گیرند ، من و خدابیامرز داوود اسدی با هم رفتیم. برنامه نوروز بود ، آنها را جلوی داریوش کاردان و بقیه عوامل اجرا کردیم؛ آنها هم خوششان آمد و گذاشتند ما در نوروز 72 بازی کنیم.
بعد هم ، من و داوود اسدی و مهران و حمید لولایی ، شروع کردیم کار کردن : اول پرواز 57 بود و بعدش هم ساعت خوش را بازی کردیم.
مهران مدیری به همراه ارژنگ امیرفضلی و امیر غفار منش
همسر+ اوج شهرت و بیکاری
تئوری ای برای اینکه چرا مجموعه ساعت خوش تعطیل شد ندارم؛ فقط باهاش کنار آمدم. در اوج شهرت مجبور شدم بروم در یک شرکت ، با حقوق ماهی 20 هزار تومان بازاریاب تبلیغاتی بشوم. زن هم گرفته بودم و واقعا 20 هزار تومان به هیچ جایم نمی رسید. هم خودم آنجا کار می کردم و هم خانم ام آمده بود آنجا کار می کرد ولی باز پولمان نمی رسید.
مشکلات شهرت
احساس نمی کردم زندگی خصوصی دارم ؛ چون یادم است سه بار شماره تلفن خانه مان را عوض کردیم ، من خجالت می کشیدم از خانه ، از مادرم ، این فشار و این حجم واکنش هم اذیت می کرد.
وقتی می رفتم توی خیابان هم ، انگار باز سر کار بودم ، بیرون هرجا می رفتیم آن مکان به هم می ریخت و شلوغ پلوغ می شد؛ مکان های عمومی همان موقع از ما گرفته شد.
فضای مجازی و تلگرام
خیلی کم ! شاید نیم ساعت یا یک ساعت در روز. چشمانم را با زل زدن به صفحه گوشی تلفن خسته نمی کنم. حوصله حرف های بیهوده و تکراری که در کانال های تلگرامی گفته می شود را هم ندارم.
در گروه های دوستی هم که مدام دارند باهم احوالپرسی می کنند که از این روش هم خوشم نمی آید! می خواهی حال کسی را بپرسی به او تلفن کن و حالش را بپرس چه لزومی دارد در گروه های تلگرامی زمان زیادی را به احوالپرسی اختصاص بدهی؟!
عکس ارژنگ امیرفضلی و سحر ولدبیگی
از پدر چه چیزی به ارث بردید
جواب دادن به این سوال خیلی سخت است چون من دنیایی خاطره و آموزه از پدرم به یاد دارم و انتخاب یکی از آنها و بیانش دشوار است فقط می توانم بگویم که از نظر روحیات فردی جا پای پدرم گذاشته ام.
اما از نظر اخلاقی پدرم خیلی بهتر از من بود.
عکس ارژنگ امیرفضلی در کنار پدرش حسین امیر فضلی
جزئیات زندگی
جزئیات زندگی من مثل یک مجموعه موسیقی است که در آن همه جور آهنگ و ترانه ای پیدا می شود و من بنا به حس و حالی که دارم برخی از این آهنگ ها را گوش می کنم.
شاید زمانی فقط پاپ گوش کنم اما روزهایی را هم به گوش دادن آهنگ های سنتی اختصاص دهم. زندگی هم مجموعه ای از موسیقی های مختلف است که در هر موقعیتی یکی از آنها جذبت می کند.
اوقات فراغت
فیلم می بینم ، تا چند وقت پیش خیلی کتاب می خواندم اما الان کمتر می خوانم.
خیلی دوست دارم بیرون بروم و در کوچه و خیابان راه بروم اما واقعیت این است الان این کار را هم انجام نمی دهم چون مردم مدام می خواهند با بازیگرها عکس بگیرند.
ارژنگ امیرفضلی در خندوانه
پراید تا بنز
آن قدر درآمد دارم که فقط خرج روزانه ام را تامین کنم.
جالب این جاست که بیشتر مردم فکر می کنند بازیگرها باید زندگی خاص و ویژه ای داشته باشند و زمانی که مرا پشت فرمان پراید می بینند ، داد می زنند : ماشین بنزت را کجا گذاشتی ! مردم از ما توقع دارند زندگی شیکی داشته باشیم اما با این پول ها نمی شود ، شیک زندگی کرد.
ماجرای بیماری
قبل از عید 96 سر فیلمبرداری محله گل و بلبل بودم ، بعد از کار رفتم خانه ، کله پاچه داغ کردم ، خوردم ، خوابیدم و با درد شدیدی در جناغ سینه بیدار شدم دیدم با مُسَکِن درست نمی شود ، دولا دولا ماشین گرفتم رفتم بیمارستان ، روی تخت بیمارستان از درد به خودم می پیچیدم و کسی که بالای سرم بود توضیح می داد که این جا خصوصی است و اول باید این قدر بریزید و …
گفتم فقط یک آژانس برایم بگیرید بروم جایی که بیمه تامین اجتماعی قبول کند ، رفتم بیمارستان لبافی نژاد؛ گفتند درد لوزالمعده است و باید بروم شهدای تجریش ، با اورژانس بردندم آن جا ، جای ت ان خالی ، درد شدید و چاله چوله های خیابان ! فردا صبحش جراحی شدم ، شکمم را باز کردند ، درست کردند ، بخیه زدند ، رفو کردند ، (به شوخی) فکر کنم گلدوزی هم کردند …
شایعه اعتیاد
شایعه اعتیاد شایعات دور بر آقای امیرفضلی زیاد است ، خودش می گوید خیلی های فکر می کنند اعتیاد دارد اما می گوید خوشبختانه این یکی را از بچگی و جوانی نبودم.
مهاجرت
ارژنگ امیرفضلی از ایران مهاجرت کرده و در کشور کانادا زندگی می کند.
تغییر جنسیت
ارژنگ امیرفضلی علاقه زیادی به انتشار عکس هایی با گریم زنانه دارد و خبرهایی مربوط به تغییر جنسیت وی به دلیل این عکس ها منتشر شده است.
تغییر جنسیت ارژنگ امیرفضلی
فیلم شناسی ارژنگ امیرفضلی
فیلم های سینمایی
- پیشی میشی (1398)
- کاتیوشا (1396)
- داش اکل (1396)
- لازانیا (1396)
- شکلاتی (1395)
- قهرمانان کوچک (1395)
- چهار اصفهانی در بغداد (1394)
- آشوب (1394)
- دوازده صندلی (1390)
- دزدان خیابان جردن (1389)
- هر چی خدا بخواد (1389)
- افراطی ها (1388)
- دموکراسی تو روز روشن (1388)
- راز دشت تاران (1388)
- اخراجی ها 2 (1387)
- از ما بهترون (1387)
- چشمک (1387)
- محاکمه در خیابان (1387)
- ملک سلیمان (1387)
- اخراجی ها (1385)
- دو خواهر (1387)
- شام عروسی (1384)
- شارلاتان (1383)
- گرداب (1383)
- مربای شیرین (1380)
- جنگجوی پیروز (1377)
- الو! الو! من جوجوام! (1373)
ارژنگ امیرفضلی و مهران غفوریان در آتش و قداره
ارژنگ امیرفضلی در شکلاتی
ارژنگ امیرفضلی در قهرمانان کوچک
ارژنگ امیرفضلی در دموکراسی تو روز روشن
ارژنگ امیرفضلی در الو! الو! من جوجوام!
مجموعه های تلویزیونی
| سال | نام | کارگردان |
|---|---|---|
| 1404 | سلمان فارسی | داوود میرباقری |
| 1397 | هشتک خاله سوسکه | محمد مسلمی |
| 1397 | شش قهرمان و نصفی | حسین قناعت |
| 1396 | هزارپایان | شهاب عباسی |
| 1394 | محله گل و بلبل | احمد درویشعلی پور |
| 1393 | سربه راه | سعید سلطانی |
| خندوانه | رامبد جوان | |
| 1391 | همه خانواده من | داریوش فرهنگ |
| تهران پلاک 1 | مهدی مظلومی | |
| 1390 | کسی خوابه؟ | سید جواد رضویان |
| خانه اجاره ای | رامین ناصرنصیر | |
| چمدان | خسرو ملکان | |
| 1389 | دانی و من (سری سوم) | ارژنگ امیرفضلی |
| تبریز در مه | محمدرضا ورزی | |
| 1388 | تله فیلم لیموترش | سید جواد رضویان |
| تله فیلم سکه های شانس | مجید تربتی فرد | |
| شمس العماره | سامان مقدم | |
| 1387 | دیدار | سید جواد هاشمی |
| 1386 | آرزوهای شیرین | وحید حسینی |
| سلام | 1386 | محمدرضا فرزین |
| 1385-1384 | قشقرق | ارژنگ امیرفضلی |
| 1384 | قرارگاه مسکونی | سید جواد رضویان |
| 1381 | همینه | ارژنگ امیرفضلی |
| آتیه | ارژنگ امیرفضلی | |
| زنگ آخر | نیما فلاح | |
| 1381 | توی خونه | ارژنگ امیرفضلی |
| 1379 | تماشا 79 | ؟ |
| مثل زندگی | بهروز بقایی | |
| در شرح | ||
| نوروزی ها | نویسنده و بازیگر | بهروز بقایی |
| 1378 | آقای حسابی | بهروز بقایی |
| حرف تو حرف | مهران غفوریان | |
| این چند نفر | مهران غفوریان | |
| قصه های فلانی | ارژنگ امیرفضلی | |
| 1378-1377 | سلام کوچولو | رضا ژیان -سیما ایلخان |
| 1377 | گل های 77 | مهران غفوریان |
| 1373 | ساعت خوش | مهران مدیری |
| 1372 | پرواز 57 | مهران مدیری |
| نوروز 72 | داریوش کاردان -مهرداد خسروی |
فریده سپاه منصور و ارژنگ امیرفضلی در همه خانواده من
ارژنگ امیرفضلی در اخراجی های 1
ارژنگ امیرفضلی در محله گل و بلبل
شبکه نمایش خانگی
| سال | نام سریال | کارگردان |
|---|---|---|
| 1397 | هشتگ خاله سوسکه | محمد مسلمی |
| 1396 | بالش ها | احمد درویشعلی پور |
| 1385 | فضانوردان | سیامک انصاری |
